پای به هر طرف بنه، بهار را صدا بزن
بهار را به سیر کوچه باغها صدا بزن
بخوان حدیث رویش دوباره را به گوش گل
به شوق سبز زیستن، جوانه را صدا بزن
زلال جویبار را به سوی دشتها بخوان
عبور پاک آب را به هر کجا صدا بزن
سکوت کوهسار را لبالب از ترانه کن
ز خواب، آبشار را کنون بیا صدا بزن
نسیم را به سفره ضیافت سحرگهان
به روشنای پر شکوه شهر ما صدا بزن
شکوفهها در انتظار رویشی دوبارهاند
بیا و روح عشق را
صدا،
صدا،
صدا بزن
شاعر : سهیل محمودی
نوروز ، شادمانه ... خیلی ...
همین!